SAEED SHIRAZI

من و مرجان چند ماه دوست بودیم. مرجان یک زن بود و به تازگی از شوهرش حدا شده بود. گاهی به خانه من میامد و اوقاتی رو با هم سپری می کردیم. نمیخواستیم سکس کنیم فقط دوستی و بازی بود. اما کمکم در ا؛وش هم رفتیم. یک روز کیرم و وسط پاهاش گذاشته بودم کم کم احساس کردم که یکم فرق داره. بلند شدن اما دیدم شورت پاش هست. دوباره خوابیدم دو دوباره دیدم فرق کرد. بعد متوجه شدم شیطون بلا شورت زنامه اش ر. کنار میزنه و کیرم میخوره به لبهای کس خوشگلش. کم کم نوک کیرم رفت تو. تازه برای بار اول داشتم کس رو حس می کردم. حس خوبی بود ولی زود ارضا شدم. همه ی آبم رو ریختم توش. بعدش اون گفت نباید میریختی و کلی نگران شد. اما خوب بود.

[!] Report Abuse

Processing your request, Please wait....

Report as:	Report Abuse Other
Write in Words: (Optional)